Monday, 23 March 2015

احضار کارگران چادرملو به دادگاه و تهدید به اخراج


دولت سرمایه اسلامی هر روز با تحمیل ریاضت کشی بر توده های کارگر و زحمتکش عرصه بقاء را بر آنها تنگ نموده، واخیراٌ هم با تعیین دستمزد سال ۹۴ برای ۱۱ میلیون و ۵۰۰ هزار کارگر با رقم نهایی ۷۱۲ هزار و ۴۲۵ تومان این طبقه را بیشتر به سوی محرومیت و فلاکت سوق داده اند. تمام این اجحاف و فجایع در ‌‌عدم حضور کارگران در صحنه و متشکل نبودن آنها، به آنها تحمیل میشود. با وجود تورم و گرانی سرسام آور در جامعه و وخامت رو به افزون آن این مبلغ از دستمزد نمی تواند حتی به نیازهای اولیه چند روزه کارگران پاسخ دهد تا اینکه بتوان یکماه با آن امرار معاش نمود. مبارزه کارگران بر علیه صاحبان سرمایه و دولت بطور روزمره برای افزایش دستمزد تا حقوقهای معوقه، و همچنین طرح طبقه بندی مشاغل و خصوصی سازیها ادامه داشته است. از برجسته ترین این اعتصابات در این رابطه میتوان به اعتصابات کارگران چادرملو و سنگ معدن بافق بصورت سازمانیافته بر علیه خصوصی سازیها و طرح طبقه بندی مشاغل و برگشت همکارانشان به سر کار اشاره نمود. این اعتصابات و مبارزه کارگران برای متحقق شدن خواسته هایشان دستاوردهای قابل شایانی برای آنها و طبقه کارگر بهمراه داشت. از نکات قوت این اعتصاب اتحاد و همبستگی کارگران این معادن و طولانی بودن اعتصاب تا تحقق بخشی از خواسته هایشان بود. در زمان اعتصاب بورژوازی به علت متحد بودن کارگران و اینکه این اعتصاب به صنایع دیگر گسترش نیابد و یک همبستگی سراسری را بوجود بیآورد ریاکارانه عقب نشینی نمود. و با نظارت بر اعتصاب و مراحل آن و کارگرانی که در طول اعتصاب فعال بودند را دنبال نمود، تصفیه حساب به این حرکت و زهر چشم گرفتن از آنها را به بعد موکول نمود. امروز با مشکلات اقتصادی جدی ای که طبقه کارگر با آن رودرو است و بخصوص در تعیین دستمزدهای خط  زیر فقر و تحمیل نمودن به آنها کارگران فاقد هر گونه حرکت عملی و اتحاد عمل و همبستگی بودند، این فقدان اتحاد عمل کارگری و اعتراضات وسیع از طرف طبقه کارگر ایران این فرصت را به رژیم ضد کارگری سرمایه داده چهار نعل بتازد و  با ترفند جدید ایجاد رعب و وحشت بیشتر و تشدید سرکوبها و تهدید و اخراج کارگران به میدان بیاید.  بویژه با احضار تعدادی از کارگران چادرملو به دادگاه و تهدید آنها به اخراج نشان از این دارد که رژیم با بحرانی که با آن رودرو است تنها راه  نجات خود را در سرکوب، تهدید، زندان و اخراج هر چه بیشتر کارگران و معترضین دیگر اقشار جامعه می بیند.

در هر صورت اعتصابات کارگری که اجتناب ناپذیر و  ناشی از تضاد کار و سرمایه جامعه سرمايه‌داری‌اند کارگران را در مبارزه ایی آشتی ناپذیر با  سرمایه قرار می دهند. اما موفقیت کارگران در این اعتصابات در قدرت اتحاد و متشکل شدن آنها است. "تمام چرخها از گردش باز ميايستند، اگر بازوان نيرومند آنها اراده کنند".
درسی که امروز کارگران چادرملو و سنگ معدن بافق و در مجموع کل طبقه کارگر ایران از اعتصاباتی که صورت گرفته لازم است آموخته باشند که با هم متحد شوند، با رها- کارگران در طول تاریخ تجربه کرده اند که قدرت آنها در اتحادشان است. آنها آموخته اند  که با این قدرت طبقاتی خواهند توانست به مبارزه علیه دشمنان طبقاتی خود بر خاسته  و خواسته ها و مطالباتی که در این راستا بدست خواهند آورد محفوظ و بورژوازی نتواند  تهاجم دیگری را به آن شروع نماید و سعی کند آن را پس بگیرد. هر اعتصابی اگر از نیروی متحد طبقاتی کل طبقه کارگر حمایت نشود هر چند هم مثل اعتصاب چادر ملو و سنگ معدن بافق موفق باشد اما در فردای روزیکه اعتصاب به پایان میرسد بورژوازی و عوامل سرکوبگر آن برای تصفیه حساب و زهر چشم گرفتن به سراغ کارگران می آیند همانطور که امروز آمده اند. تنها اتحاد طبقاتی و متشکل شدن کارگران است که می تواند دست این چپاولگران را از هر نوع تجاوز و تعدی به آنها کوتاه نماید.