نوشته: داوود رحیمی
قسمت دوم
قسمت دوم
من این موارد را از این ببعد سعی میکنم به بحث بگذارم و در رابطه با آن
فیلمهای ساخته شده را در زمانهای مختلف شخم بزنم و بررسی نمایم و امیدوارم توضیح
بالا حداقل مطالب را از گمانه زنی های انحرافی مبرا سازد.
قبل از این و در آن سالها هم منتقد برجسته ایرانی آقای هوشنگ کاووسی فیلمهای
دولتی و این چنین را با واژه سر هم نویسی "فیلمفارسی" نام برده بود که
منهم از این پس به پیروی از ایشان از همین نام استفاده خواهم کرد.
دهه چهل و 50 از نظر تاریخ سینمای ایران دوران بسیار مهمی بشمار میاید زیرا که
در مقابله با سینمای دولتی و با هدف تجدد طلبی سینمای دیگری هم شکل گرفت و خیلی
زود در بین مردم جای گرفت و به بلوغ رسید و بعبارتی در مقابله با آن سینما یعنی
فیلم فارسی قرار گرفت.
در سال 1344 ابراهیم گلستان فیلم خشت و آئینه را میسازد و این فیلم بعد از چند
ماه از نمایش فیلم گنج قارون اکران میشود که این اثر بسیار متفاوت بود با روند
سینمای آنزمان و البته با بازیگرانی متفاوت تر و نا شناخته نزد مردم عادی و سینما
رو و بازیگرانی چون جلال مقدم و پرویز فنی زاده و مهری مهرنیا و جمشید مشایخی و
محمد علی کشاورز و پری صابری چهره هایی نبودند که چون فردین و ملک مطیعی و مجید
محسنی شناخته شده باشند و حتی سینما روهای آنزمان راج کاپور و یا ویجنتی مالای
هندی را بیشتر میشناختند یا خیلی از هنرپیشگان هندی محبوبتر و معروفتر از بازیگران
فیلم خشت و آئینه بودند و این ریسگ بزرگی بود که ابراهیم گلستان به آن دست زده بود
بنظر من تحول در سینمای ایران با مسعود کیمیایی و فیلم قیصر در ایران شکل
نگرفت و این تحول مربوط میشود به سالها قبل از اکران فیلم قیصر میباشد و سر آغازش
را هم میتوانیم خشت و آئینه را نام ببریم.
فیلم سپنتا و بازیگران فیلم که همه از تأتر بسینما آمده بودند در اکران عمومی
با شکست مواجه شد و هزینه خودش را بر نگرداند ولی این شکست باعث عقب نشینی نشد و
سینمای متحول ایران همچنان با مشکلاتی که پیش پایش میگذاشتند دست و پنجه نرم میکرد
و در ابتدا هر چند لاک پشتی ولی پیش رونده براه خود ادامه میداد.
**در فیلم فارسی زن بعنوان کلیشه و نقش مکمل مورد استفاده قرار میگرفت و
نقشهایی را که زنها داشتند بقول خیلی ها در آنروزها ویتامین فیلمها محسوب میشدند.
سرنوشت زن در فیلم فارسی بدست مرد فیلم نوشته میشد و یا با نشان دادن اندام و رقص
در کافه ها چاشنی خوبی بود برای فروش فیلمها و جذب تماشاگر و بنوعی زنان تزئین
کننده ویترین فیلم فارسی بودند.
و زنان نمیتوانستند نقش خود را با دردها و رنجهایشان و یا توانایی هایشان را بازی کنند و زن را بنمایش
بگذارند.
اولین بازیگر زن ایران صدیقه سامی نژاد معروف به روح انگیز میباشد که این زن
در یک شرایط سنتی و مذهبی حاکم بر جامعه بن بست شکنی کرد و با پذیرش نقش زن در
فیلم دختر لر پا به سینما گذاشت و راهگشا شد تا دیگر مردها مجبور نباشند نقش زنها
را بازی کنند.
البته دختر لر اولین فیلم محرک و صامت ایران بود که در ایران هم ساخته نشد و
در هند ساخته شد و روح انگیز که بهمراه همسرش دماوندی در هند و شهر بمبئی سکونت
داشت این فیلم را بازی کرد و پس از 15 سال این شیر زن به ایران بازگشت و پذیرفت که
در ایران در فیلمی بکارگردانی عبدالله سپنتا بنام شیرین و فرهاد نقش آفرینی کند.
زنان ایرانی برای ورود به بازیگری در سینما و تأتر میبایست از موانع بسیاری
عبور میکردند و در بیشتر مواقع هم دشواریها حل و فصلشان غیر ممکن بود. سد های محکم
و بتونی بر سر راه ورود زنان به سینما از خانواده شروع میشد تا به اجتماع و ننگ
بزرگی بود برای خانواده ای که دخترشان پا به عرصه هنر و بویژه سینما گذاشته باشد.
فخری خوروش بازیگر توانای تأتر و سینما در بخشی از خاطرات خودش میگوید که با
ورودش به سینما مورد ترد خانواده قرار گرفته بوده و پدرش برای او مرگ و سنگسار
آرزو میکرده است.
در همین زمان هم سلحشور نامی پیدا میشود و حضور زنان در سینما را فاحشگی
قلمداد میکند و اینجا و آنجا هم عده ای برای او و گفتارش هورا میکشند.
تازه این زن بعد از گذر از اینهمه موانع و مشکلات وقتیکه خود را بسینما
میرساند نمیگذاشتند نقش خودش را بازی کند و میبایست در فیلمها آویزان مرد فیلم نقش
آفرینی میکرد.
**تجدد در سینمای ایران یا فیلم فارسی موردی بود که باید رعایت میشد تا فیلم
مجوز ساخت و یا اکران میگرفت . یعنی اینکه فیلمساز اجازه نداشت هر جا که میخواهد
دوربینش را ببرد و فیلم بسازد و باید در فیلمها نشان داده میشد که کشور رو به
مدرنیزه و پیشرفت میباشد.