Tuesday 14 August 2018

راه برون رفت از این وضعیت فلاکت بار اقتصادی در گرو اعتراضات و اعتصابات سراسری است

مسئله دستمزدها همیشه یکی از معضلات طبقه کارگر ایران بوده و بخش قابل توجهی از مبارزات و اعتصابات کارگری را به خود اختصاص داده است. اعتراض برای دستمزدهای معوقه و افزایش آن یکی از عرصه های مهم مبارزات اقتصادی کارگران برعلیه دولتهای سرمایه داری می باشد.معمولاً در پایان هر سال بحث مربوط به دستمزدها وارد کشمکش هایی بین کارگران و شورای عالی کار میشود. تعیین دستمزد سالهاست توسط شورای عالی کار که ادعا می شود نمایندگان کارگر و کارفرما و دولت است صورت می گیرد. در نبود تشکل های کارگری رژیم و نمایندگانش گرد هم می آیند تا برای میزان معیشت کارگران در سال پیش رو تصمیم بگیرند.

ارگانهای ضد کارگری در کنار دولت کارفرماها و شورای عالی کار بدیهی‌ترین حقوق معیشتی کارگران را هر ساله بمثابه یک طبقه زیر پا گذاشته اند و دستمزد کارگران را زیر خط فقر اعلام میکند. درحالیکه تورم قیمت مایحتاج عمومی و دیگر کالاهای مصرفی از صد در صد گذشته است، دولت کارفرمایان و شورای عالی کار، در نبود تشکلهای کارگری این حق را بخود میدهند که در مورد تعیین میزان دستمزدها هر تصمیمی که به نفع سرمایه داران و کارفرمایان می باشد را اتخاذ نمایند. به آنها این امکان داده شد که یکه تاز میدان باشند و با وقاحت و بیشرمی به سطح معیشت کارگران، زحمتکشان و کارکنان تعرض نمایند.

رژیم سرمایه داری ایران هر سال تورم و گرانی را برای پایین نگه داشتن دستمزدها بهانه قرار میدهد. اکنون که میلیونها توده کارگر و زحمتکش به علت تورم بی حد و حصر، با گرانی سر سام آور دست و پنجه نرم می کنند و معیشت و هستی شان با خطر جدی روبرو است. مزدوران سرمایه افزایش دستمزدها را افزایش گرانی و تورم دانسته و تلاش میکند که با اعلام نرخ آن مسئله را فیصله دهند.

گرانی و تورم لجام گسیخته هیچ ربطی به افزایش دستمزد کارگران ندارد، بلکه در ارتباط مستقیم با حرص و ولع و سودآوری بیشتر برای سرمایه است. البته این ادعا تنها به نظام سرمایه داری ایران خلاصه نمیشود، بلکه سالهای متمادی است که سرمایه داری جهانی با همین حربه به مبارزه با طبقه کارگر و زیر پاگذاشتن حداقل مطالبات آنها رفته است. منظور نمایندگان سرمایه از بالا رفتن تورم این است که افزایش دستمزدها عملاً حمله و تهاجمی به سود سرمایه داران است که آنها هم برای جبران سود از دست رفته چاره ای ندارند بجز اینکه قیمتها را افزایش داده و بر تورم موجود در جامعه بیافزایند.

دولت اسلامی سرمایه از ابزارهای مختلف استفاده نموده و مشکلات و فشارهای اقتصاد ورشکسته که خود سرمایه داران بانی آن هستند به توده‌های کارگر و زحمتکش تحمیل کنند. سرمایه داران و صاحبان سرمایه پرداخت و افزایش دستمزدها را به گرو گرفته اند، که نتیجه ای جز فقر و فلاکت روزافزون برای طبقه کارگر ندارد. برای مهار تورم باید گفت افزایش دستمزد کارگران عامل بالارفتن تورم نیست، بلکه باید به طبقه سرمایه دار افسار زد که با مکیدن شیره جان توده های کارگر و زحمتکش برای حفظ و افزایش سود بیشتر به زندگی انگلی اش ادامه می دهد.

چرا تاوان اینهمه فقر و فلاکت را کارگران باید بدهند؟ چرا قیمت کالاهای تولیدی که صاحبانش سرمایه داران هستند هرسال چندین بار و چندین درصد افزایش می یابد و دستمزد کارگران سالی یک بار با در نظر گرفتن حداقل افزایش و هزاران چانه زنی  باید انجام گیرد؟

دستمزدهای کارگران باید حداقل به میزان افزایش نرخ طلا و ارزهای خارجی مزدوران و چپاولگران سرمایه افزایش یابد. تا آنجاییکه به سرمایه داران و زدن سود به جیب آنها برمیگردد، افزایش بهای طلا و ارز و دیگر محصولات در سال بارها افزایش می یابد. اما چرا افزایش دستمزدها فقط سالی یک بار؟ هزینه زندگی کارگران بدور از اراده آنها امروزه به ارزهای خارجی رقم زده شده است.

چرا دستمزدهای آنها نباید با همان نرخ ارزهای خارجی محاسبه گردد. در نظام ضد کارگر سرمایه داری کارفرمایانی که حقوق ها را با ماهها تأخیر می پردازند به عنوان مجرمین به دادگاه احضار نمی شوند، درعوض کارگران اعتصابی که برای دریافت حقوق معوقه خود اعتراض می کنند زندانی وشکنجه می شوند.از همه بدتر آنکه جمع کلاهبرداران و چپاول گران و اختلاس کنندگان سالی یک بار گرد هم می آیند که برای کارگران بنا به رعایت منفعت خود دستمزد را برایشان تعیین کنند. اما وقتی حقوق های کارگران ماهها به عقب می افتد و یا کارگران را بطور جمعی از کار بیکار می کنند، هیچ کجا هیچیک از حضرات شرکت کننده در جمع ” تعیین حداقل دستمزد” پیدایشان نمی شود. آنگاه نیروی پلیس و انواع نیروی نظامی و انتظامی به کارگران یورش می آورند.

آری این سرمایه داران و نظام سرمایه داری است که در جامعه تورم و گرانی را ایجاد می کند و نه کارگران که برای یک زندگی مرفه و شرافتمندانه مبارزه می کنند. تعیین دستمزد کارگران تنها در صلاحیت حضور نمایندگان واقعی تشکل های کارگری است که به نیروی خود کارگران ایجاد شده باشد، نه در حیطه تصمیم گیری سرمایه داران و نمایندگانشان، و در نبود یک چنین جنبش کارگری قدرتمندی است که اینها به خودشان اجازه می دهند این چنین  بتازند و حقوق کارگران و زحمتکشان را مورد تهاجم قرار دهند.

هجوم سرمایه داری ایران با ایجاد بحرانهای اقتصادی عمیق یک هجوم سراسری و جدی تر به حقوق و مطالبات رفاهی و سیاسی توده های کارگر و زحمتکش این جامعه است. این هم بر فعالین کارگری پوشیده نیست که هر نوع مطالبه حتی صنفی کارگران امروز به مطالبات سیاسی شان گره خورده است. حتی خواست افزایش دستمزدها به سطح یک زندگی مرفه نیز به عقب راندن سیاسی این رژیم بسته است.

حضور طبقاتی و متشکل طبقه کارگر با استراتژی و سیاست مشخص طبقاتی خواهد توانست مطالبات کارگران را به صحنه آورده و خواسته های آنها را به رژیم سرمایه تحمیل نماید. کارگران با اتحاد طبقاتی خود قادر خواهند بود بورژوازی را از تعرض به حقوق کارگران قدمها به عقب برانند و اجازه ندهند در پشت درهای بسته، بدون حضور نماینده های منتخب کارگران سرنوشتشان را رقم بزنند. طبقه کارگر با اتحاد طبقاتی خود باید پا در میدان مبارزه بگذارد و هر درجه از تحقق خواسته های خودحتی صنفی را به عقب نشاندن این رژیم گره بزند.

این درس تاریخی است که هر روز در جریان زندگی روزمره، طبقه کارگر با آن روبرو است که کارگران تنها با یک مبارزه آشتی ناپذیر با سرمایه داری می توانند حقوق و مطالبات خود را به کارفرماها و دولت سرمایه تحمیل نمایند.

حتی امروز این جنایتاتی که دولت سرمایه جمهوری اسلامی با دستمزدهای ناچیز، کارگران و خانواده هایشان را در لب پرتگاه مرگ و زندگی قرار داده است، تنها اعتراضات و اعتصابات وسیع کارگری خواهد توانست پوزه این زالوصفتان را بر خاک بمالد و میزان دستمزد واقعی کارگران تا سطحی که تضمین کننده یک زندگی مرفه و شرافتمندانه باشد را متحقق سازد.

تمام تاریخ سرمایه داری تا به امروز گواه این است که هیچگاه سرمایه داری به تمایل و خواست خود به مطالبات طبقه کارگر تن نداده، بلکه تمامی پیشروی های طبقه کارگر با مبارزه متشکل بدست آمده است و سرمایه داری در مقابل از هر فرصتی با نیرنگ و عوام فریبی برای باز ستاندن این دستاوردها استفاده می نماید. طبقه کارگر ایران امروز فقط با اتکا به نیروی همبستگی طبقاتی خود و در مقابله و تعارض با این سیستم است که می تواند امیدوار به رسیدن به مطالباتش از جمله افزایش واقعی دستمزدها و نیز حفظ آنها باشد.

امروز راه برون رفت از این وضعیت فلاکت بار مستلزم این است که جنبش کارگری با یک پرچم مطالباتی سراسری که خواسته و مطالبات سیاسی و رفاهی توده ها را در خود گنجانده باشد به میدان مبارزه با رژیم سرمایه گام بگذارد و توده عظیم زحمتکشانی که امروز دغدغه اشان سیر کردن شکم خود و خانواده هایشان می باشد، را به دور این پرچم متشکل نماید.

کانون کارگران سوسیالیست