درگرامیداشت اول مه
با اتحاد طبقاتی کارگران جهان علیه نظام سرمایه داری
اول مه روز جهانی
کارگران فرا رسید. نظام گندیده سرمایه داری کماکان در کشمکش بحران اقتصادی، سیاسی
دست و پا میزند و برای برون رفت ازآن، از هیچ توحش و ستمی ابائی ندارد. اکثریت
شهروندان در فقر و بیکاری، بیخانمانی و ناامنی اجتماعی بسر میبرند. جنگ و خانه
خرابی، اجبار به کوچ و پناهنده شدن به مکان ناامن دیگرعاید میلیونها انسان بی پناه
شده تا دولتهای امپریالیستی برای کسب قدرت
و نفوذ بیشتر اقتصادی و سیاسی در مقابل هم قد علم کنند.
همان مطالباتی که
دهها سال پیش در مقابل کارگران و زحمتکشان دنیا قرار داشت، کماکان برجای خود باقی
است. کسب یک زندگی انسانی با مزد مناسب، ساعت کار کمتر، امنیت کاری و اجتماعی،
آموزش و درمان رایگان، از میان بردن استثمار، ستم، تبعیض و ... درسرلوحه مطالبات ریز و درشت طبقه کارگر و
اکثریت مردم جهان است. اول ماه مه، روز
همبستگی و اتحاد طبقاتی کارگران برعلیه نظام استثمارگر سرمایه داری است و طبقه
کارگر جهانی در این روز خواسته و مطالبات خود را با صدای رسا، با اعتصاب و تظاهرات
و گردهمایی تاریخا به نمایش گذاشته است. علیرغم اینکه
اول ماه مه سنت دیرینه جنبش کارگری در سطح جهانی است و طبقه کارگر در مبارزه با
دولتهای حاکم سرمایه برای به ثبت رساندن این روز و طرح مطالبات سیاسی و اجتماعی
خود ازپشتوانه دو قرن مبارزات در مقابل بربریت نظام سرمایه داری برخوردار است اما برپائی این روز به علت نوع حاکمیت سیاسی حکومتها در سراسر جهان به یک شکل صورت
نمی گیرد. در برخی از کشورها این روز تعطیل و مراسم اول ماه مه با گردهمائی های
طبقاتی صورت میگیرد و در پاره ای دیگر از کشورها برگزاری تجمع و مراسم اول ماه مه
ممنوع و با شدید ترین سرکوبها و خفقان
همراه بوده، که عواقبی از جمله به گلوله بستن صف کارگران و دستگیری و زندان
را رقم زده است.
امسال درشرایطی به استقبال روز جهانی
کارگر می رویم که سرمایه جهانی ناتوان از حل بحرانهای اقتصادی – سیاسی اوضاع فاجعه
باری را بر توده های کارگر و زحمتکش تحمیل نموده است. به موازات آن رقابت بلوک ها ودولت های کاپیتالیستی در سطح جهانی از
سطح دیپلماسی فراتر رفته و خود را در تنش های سیاسی ـ نظامی بازیافته است که
بازتاب آن جنگ و کشتار، بی خانمانی، بیکاری روزافزون میباشد. درپی بحران سیاست های
اقتصادی نئولیبرالیستی، سرمایه داری از یکطرف در مقابل صف اعتراضی کارگران شمشیر
را از رو بسته است و از طرف دیگر میدانی باز کرده است که با دامن زدن به اختلافات و مسائل حاشیه ای،
تهدید های جنگی وعروج راست ترین و ارتجاعی ترین نیروهای مذهبی، ناسیونالیستی و
فاشیستی در تلاش برای حل بحران بر آمده است. نتیجه این چرخش باز پس گرفتن تمام
حقوق و خدمات اجتماعی و به نوعی حقوق سیاسی توده های مردم و زحمتکشی است که طی
سالیان طولانی با مبارزه آن را بدست آورده اند. سرمایه جهانی از هر سیاست غیر
انسانی و ضد بشری برای افزایش سود آوری و خلاصی از این بحران استفاده می نماید، حتی
اگر به قیمت خانه خرابی و نابودی اکتریت توده های کارگر و زحمتکش تمام شود.
در ایران کارگران
و توده های مردم علاوه بر محرومیت از حقوق اجتماعی خود از قبیل برپائی تشکل و
اعتصاب و اعتراضات، هر روزه و هر لحظه در معرض شدیدترین تهاجمات به زندگی و معیشت
خود قرار دارند. هر گونه اعتراض و مقاومت کارگران با بازداشت و زندان پاسخ میگیرد،
با افزایش سرسام آور قیمتهای مایحتاج زندگی و تعطیلی کارخانه ها هر روزه صد ها و
هزاران کارگر به صف میلیونی بیکاران رانده میشوند و بموازات آن قوانین بیمه بیکاری
بیش از پیش به ضرر کارگران تغییر می یابد
و فقر تا سرحد فلاکت بر زندگی کارگران سایه انداخته است. با تعیین حداقل دستمزد کارگری برای سال ۹۶ تا ۹٣۰
هزارتومان، که یک پنجم خط زیر فقر است، سند برد ه گی مطلق کارگران نیز به تصویب
رسید.
میلیونها کارگربا حقوق
معوقه روبرو
هستند. شاغل باشند دستمزدشان یک پنجم زیر خط فقر است، بیکارباشند مطلقا تعهدی
در قبال زندگی اشان نیست، قراردادی باشند زندگی اشان در هواست، بازنشسته باشند نه
توان کارش دیگر هست و نه بیمه بازنشستگی اشان کفاف میکند . رژیم سرمایه اسلامی با بحران اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و در یک کلام با بی آلترناتیوی رو درو است و
تا کنون در قدرت ماندن این رژیم، با زور اسلحه، امنیتی نمودن جامعه بوسیله باندهای
پلیسی است. دزدی و چپاول مافیای اسلامی در دولت و اطرافیانش، حمله و دستگیری،
زندان و شکنجه، فقر و بیخانمانی، بیکاری، اعتیاد و فحشاء جز لاینفک این نظام است
که غیر انسانی بودن شرایط زیستی را به میلیونها نفر از کارگران و زحمتکشان تحمیل
نموده و با خطر جدی روبرو ساخته است. جمهوری اسلامی به عنوان حافظ و شریک کشورهای امپریالیستی در تأمین نیروی کار
ارزان و مواد خام برای رفع نیازهای سرمایه جهانی و شرکت های چند ملیتی امپریالیستی
با تبعیت از صندوق بین المللی پول و بانک جهانی، و پاسخگویی به سیاستهای خصوصی
سازی آنها حاضر است میلیونها کارگر و زحمتکش را با نازلترین دستمزدها به خاموشی
وا دارد.
رژیم ضد کارگر وحافظ سرمایه، مبارزه بر علیه بردگی مزدی، ستم و تبعیض، و هر
صدای اعتراضی، هر مطالبه به حق، هر خواست انسانی را با سرکوب، دستگیری و زندان
جواب داده است، هر اعتصاب کارگری را با حمله پلیسی و حکم شلاق جواب میدهد.
زندانهای جمهوری اسلامی مملو از کارگران زندانی و زندانیان سیاسی است. نبود حق تشکل
مستقل کارگری، حق اعتصاب، دستمزدهای یک پنجم زیر خط فقر، نبود امنیت شغلی و
استخدامهای موقتی، ماهها حقوقهای معوقه و ... شرایط غیر قابل تحملی را به طبقه
کارگر و دیگر زحمتکشان جامعه تحمیل کرده است.
سندیکاها و
کمیته ها و تشکلهای موجود کارگری در شرایط سختی مشغول به فعالیت هستند و از هر طرف
زیر فشار دیکتاتوری حاکم بسر میبرند و به اشکال مختلف در شرایط خفقان حاکم اسلامی
سرمایه اعتراض خود را به گوش افکار عمومی و جهانیان میرسانند. رژیم موفق نشده است
که صدای اعتراض کارگران را خاموش کند و اعتراضات و اعتصابات کارگری هرروزه در
جریان است و با براه اندازی راه پیمائی و دخیل کردن خانواده های کارگری و مردم شهر
موفق شده اند که در صحنه حضور یابند. جناحهای مختلف رژیم همصدابرای حفظ حاکمیت
اسلامی سرمایه و تامین منافع سرمایه داران و صاحبان سرمایه متحد هستند و تشکلهای
دست ساخت رژیم به نام کارگران، خانه کارگر، شوراها و انجمنهای اسلامی بعنوان
نیروهای امنیتی و سرکوبگر رژِیم در محلهای کار انجام وظیفه میکنند.
تامین دائمی
بودجه سازمانهای ارتجاعی، امنیتی و پلیسی رژیم و نیز گروههای ارتجاعی در منطقه از
سوی رژیم و دزدی و اختلاس و فسادمالی آشکار و پنهان در دستگاه حاکمیت، طرح های
مالیاتی ، و تغییرات در سیستم بانکی در جهت ترمیم اقتصادی پیش برده میشود. در چنین
وضعیتی فقر و فلاکت و تیره روزی بر زندگی اکثریت جامعه سایه افکنده است. میلیونها
بیکار در ایران فاقد کمترین امنیت زیستی هستند و درآمد کارگران شاغل و سایر
مزدبگیران قادر به تأمین ابتدایی ترین نیازهای آنها نیست. اعتراضات اجتماعی سرکوب
و فعالین این حرکت ها دستگیر و زندانی میشوند. در کنار افزایش بی سابقه رواج فحشا
، اعتیاد ، کارتن خوابان، گورخوابان، کولبران و نیز میزان اعدامها رو به افزایش
است. در چنین شرایطی هراس رژیم اسلامی در ایران و حامیان امپریالیستی اش قبل از هر
چیز از بروز جنبش اعتراضی است که در صورت سازمان یافتن میتواند به مناسبات سرمایه
در ایران تعرض نماید. اعتراضات کارگری به وضعیت معیشتی شان بطرز بی سابقه ای
افزایش یافته، اعتراض پرستاران و اعتراضات سراسری در شهرها و استانها معلمان و گردهمائی اعتراضی بازنشستگان و ... خواب راحت از
سران رژیم را گرفته است. بهمین دلیل، ضرورت همبستگی کارگری در
تقابل با سرمایه برای تحقق و به کرسی نشاندن خواستها و مطالبات در هر مرحله و
مقطعی جزء ضرورتها است. اتحاد عمل کارگری همچون
همبستگی کارگری در مبارزات کارگران برعلیه سرمایه داری حائز اهمیت است. در شرایط و
اوضاع و احوال کنونی که نظام سرمایه جمهوری اسلامی با تمام قوا به سرکوب طبقه
کارگر و توده های زحمتکش مردم پرداخته، و از متشکل شدن کارگران در هراس است، بهمین
دلیل کارگران در ایجاد تشکلهای توده ای خود با معضلات و مشکلات فراوانی روبرو
هستند. چند تشکل موجود هم در حالیکه موجودیتشان هر لحظه زیر فشار و سرکوب بورژوازی هار ایران قرار دارند، به سختی در حفظ
خود تلاش می نمایند.
آنچه می تواند
سد استبداد و سرکوب را درهم شکند، تشکل و هماهنگی بین بخش های مختلف جنبش های
اعتراضی و سازمان دادن به حرکتی واحد و سراسری است. روز کارگر امسال هر جا که
هستیم صدای متحد خود را برای افزایش مزدها و حق معیشت، در آزادی تشکل های محیط
کار، در آزادی کارگران، معلمان و دیگر فعالین اجتماعی دربند رساتر کنیم.
اول ماه روز تجدید پیمان طبقه کارگر برعلیه نظام
استثمارگرانه سرمایه داری می باشد. روز اتحاد و همبستگی و هم صدا شدن و متشکل شدن
است. کارگران ایران برای به دست آوردن مطالبات خود در این روز چارهای ندارند که
هم صدا و با آگاهی هرچه بیشتر و سازمانیافته و با تقویت روحیه تشکلیابی در کنار
هم طبقه ایهای جهانیشان به نبرد با سیستم سرمایهداری برخیزند. تنها راه
رهایی کارگران، متشکل شدن و ایجاد تشکلهای مستقل کارگری می باشد. اگرچه سرمایه داری بحران زده
و رژیم اسلامی چشم برگزاری مستقل و
آزادانه روز کارگر در ایران را ندارند و به انواع روش ها مانع از فریاد خفته
کارگران می شوند، اما روز کارگر با اشکال مختلف و با مبارزه کارگران در مقابل
استبداد رژیم طی سالهای گذشته برگزار شده
و به رژیم تحمیل شده است. از این لحاظ است که خانه کارگر و شوراهای اسلامی و انجمن
های صنفی قانونی وابسته به جناحهای مختلف رژیم و تحت نفوذ کارفرماها کارگران را از
برگزاری مستقل روز کارگرمنصرف و با امکانات دولتی آنها را در سالنی جمع می کنند تا
بتوانند برای آنها موعظه کرده و از برگزاری این روز توسط خود کارگران جلوگیری بعمل
آورند.
روز کارگر امسال در سراسرجهان می
بایست روز عزم ضد سرمایه داری در برداشتن موانع فرا طبقاتی منجمله مذهب، نژاد،
ملیت و جنسیت و انسجام بخشیدن به اتحاد طبقاتی کارگران باشد. دولت های سرمایه داری
با اعمال اختلاف و تفرقه در میان کارگران و دامن زدن به آنها بیشترین جنگ های فرقه ای مذهبی، ناسیونالیستی و
نژاد پرستی را براه انداخته اند. شرایط ساخته شده امروز دنیا بدست
نظام سرمایه داری که به بن بست و به انتهای خود رسیده است، گواه این است که دنیا
امروز نیاز به نظام دیگری دارد که شهروندان ازیک زندگی امن و مرفه اقتصادی
برخوردار شده، و با دخالت و حضورهمگانی خود به تصویب و اجرای قوانین و روابط
اجتماعی و سیاسی بپردازند و با لغو کار مزدی به معنای واقعی، برابری و رفاه را بر جامعه حاکم نمایند.
سوسیالیسم تنهاراه نجات است.
کانون کارگران سوسیالیست
اردیبهشت 1396