Saturday, 23 May 2015

مهاجرین غرق شده در دریا قربانی سیاست های دولت های اروپایی هستند!


در سالهای اخیر دریای مدیترانه قتلگاه انسانهای شده است که برای فرار از جنگ  و فلاکت دل به دریا زده اند. در هفته های اخیر صدها نفراز مهاجرین در دریا غرق شدند، اکثر آنان ازجنگ درلیبی و سوریه و افریقا فرار کرده و خود را ناچارا به آبهای مدیترانه سپرده اند. در طی 25 سال گذشته دهها هزار نفر از فراریان و پناهجویان تنها در دریای مدیترانه جان خود را از دست داده اند. با نگاهی به کشورهای عربی و شمال افریقا تا سوریه، عراق، افغانستان و ایران آئینه تمام نمای علل مهاجرت و فرار، غبار نگرفته جلو رویمان است. قربانیان که از مردان و زنان جوان و کودکان تشکیل شده اند از مبدا بخاطر جنگ و عدم امنیت جانی و عدم برخورداری ازحداقل حق زیستن از کوه و دره خود را به ساحل می رسانند و آنچه را دارند هزینه می کنند وخطر ریسک را بجان می خرند تا قایق نجات آنها را به نقطه ای برساند.

مبدأ جایی است که جنگ و فلاکت جان و هستی انسانها را در معرض نابودی قرار داده است. منافع سرمایه داری ایجاب می کند که با راه انداختن انواع فرقه های مسلح مذهبی و قومی وسرکوب اعتراضات اجتماعی، دولت و قدرت حافظ نظام سرپا بماند. در بیش ازسه دهه بموازات سیاست های جهانی سازی سرمایه داری در کشورهای منطقه خاورمیانه، انواع ارتجاع مذهبی به شکل مسلط استبداد سرمایه تبدیل شده و در مقابل اعتراضات اجتماعی به ابزار اصلی سرکوب مبدل شده اند. در دهه های گذشته ایران، عراق و افغانستان و در چند سال اخیر مصر، تونس، لیبی و سوریه، بحران سیاسی واقتصادی سرمایه داری اگر چه کم و بیش با موج اعتراضات اجتماعی همراه شد ولی این جنبش ها بدلایل مختلف نتوانست جوابگوی تغییر شرایط عینی زندگی اکثریت جامعه واقع شود. دولت های ارتجاعی در منطقه با استفاده از تجهیزات نظامی و حمایت دولت های سرمایه داری اروپا و امریکا، چین و روسیه درمقابله با اعتراضات اجتماعی و شکل دادن به انواع گرایشات مافوق ارتجاعی و مذهبی حداقل امنیت اجتماعی از مردم را سلب کردند.

جهان در سه دهه گذشته شاهد کم نظیرترین موج مهاجرت بوده است. نظام سرمایه داری در این سالها شاهد یکی از حادترین بحرانهای اقتصادی خود بوده است که با خود جنگ و کشتار و بی حقوقی و عدم امنیت و عروج انواع ارتجاع مذهبی و فاشیستی را بدنبال داشته است و سیل مهاجرت خود حاصل چنین شرایطی است. بعد ازپایان جنگ سرد و فرو پاشی دیوار برلین دولت های اروپا با ایجاد اروپای واحد و بدون مرز در درون خود به گسترش سرمایه داری پرداخت و بموازات آن دیوار آهنی بدور این اتحادیه کشید. نیاز اروپا به نیروی کار ارزان دردوران رونق و بازسازی بعد از جنگ دوم جهانی و تحت عنوان دولت های رفاه مصوباتی را درباره حقوق پناهنده گی و مهاجرت با خود به همراه آورد . در چند دهه اخیر در کنار عملیاتی کردن قوانین اقتصادی نئولیبرالی، که حمله به رفاه اجتماعی و زدن هر چه بیشتر خدمات اجتماعی امثال آموزش و بهداشت در اروپا شدت گرفت همان حد اقل مصوبات مربوط به امور پناهنده گی و مهاجرت نیز زیر  پا گذاشته شد. حمله به قوانین مهاجرت حمله به حق معیشت شهروندان اروپایی و ارزان تر کردن هر چه بیشتر نیروی کار بوده است. علت مهاجرت "غیر قانونی" و خطرناک به اروپا از طریق بازار پر رونق واسطه ها و بدون تامین جانی و حمل با کشتی هایی که بیش از حد ظرفیت انسانها راحمل می کنند، در وحله اول متوجه دولت های سرمایه داری اروپاست. استفاده سرمایه داری از منابع طبیعی و نیروی کار ارزان با تکیه بر ارتجاعی ترین و هارترین دولت ها ی مذهبی و نظامی در منطقه خاورمیانه و شمال افریقا و قربانی کردن مهاجرین برای تعرض هر چه بیشتر به نرخ نیروی کار در اروپا بیشترین سودآوری را برای بورژوازی در پی دارد. دفاع از حقوق پناهنده گی و مهاجرت، مقابله با سیاست های راسیستی اروپا و دفاع از تامین معاش برای شهروندان ،جدا از رنگ پوست و جدا از اینکه کجا بدنیا آمده و جدا ازتفاوت هایی که در طبیعت انسانها موجود است را، می بایست در جنبش اجتماعی ضد سرمایه داری تقویت کرد.