Thursday, 30 August 2018

ایستادگی و مقاومت زندانیان سیاسی دهه شصت را گرامی میداریم!

چهار دهه  از حاکمیت  رژیم ارتجاع اسلامی  سرمایه در ایران گذشت. اوج توحش و بربریت نظام سرمایه جمهوری اسلامی در کشتار جمعی زندانیان سیاسی، مقاومت، ایستادگی هزاران کمونیست و انقلابی در زندانهای مخوف و نه گفتن به این بربریت، با آزادگی زیستن و افتخار به پای جوخه های اعدام رفتن بر اذهان یک جامعه مکتوب شده است.
این مقاومتها سمبل آزاد زیستن و رهایی بشریت از بردگی و ستم است، نمادی تاریخی از یک حقانیت و رسالت عمیق مبارزه طبقاتی که قادر بود چهره کریه حکومت فاشیستی و ضد بشری جمهوری اسلامی را افشاء نماید و توانسته درسها و رهنمودهائی برای نسلهای آینده بهمراه داشته باشد. مهمترین و عظیمترین آن درسها این است که تنها با مبارزه پیگیر و بدون داشتن توهم به این توحش سرمایه می توان در مقابل آن ایستاد و مبارزه نمود.
اعدام هزاران کمونیست انقلابی و آزادیخواه نشان از ترس و حشت سرمایه در تداوم انقلاب و دستاوردهایش بود. سرمایه داری که تحمل فضای دمکراتیک سیاسی و رشد کمونیسم را نداشت و آن را یک خطر جدی برای تثبیت حکومتش می دانست از طریق رژیم سیاه اسلامی اولین حمله اش را متوجه کشتار نیروهای کمونیست و انقلابی نمود، تا بدین وسیله بتواند با ایجاد رعب و وحشت بر فضای سیاسی جامعه کمر به نابودی دستاوردهای انقلاب  وحفظ نظام سرمایه داری بنماید.
مجازات اعدام، به مثابه کشتار سازمان یافته یکی از شنیع ترین ابزارهایی است که در دست حکومت  دیکتاتوری سرمایه، با روندی جنون آمیزدر ایران به پیش میرود و فاجعه بارترین نوع آن قتل عامهای دسته جمعی دهه شصت میباشد.
کمونیستها و انقلابیون و آزادیخواهان، که حتی فرصت یک دادگاه فرمایشی را نیافتند، در گروههای وسیع با چشمهای بسته بدون اینکه حتی روشنی روز یا سیاهی شب را حس کنند در بیدادگاههای سرمایه محاکمه چند دقیقه ایی شده و در خون خود غلطیدند. آنگاه جسدهای نیمه جانشان در گورهای دسته جمعی در خاوران و دور از چشم بستگانشان و جامعه به خاک سپرده شدند.
قبل از کشتار زندانیان سیاسی در دهه ۶۰، رژیم سرمایه اسلامی بیشترین سرکوبها و کشتارها را مرتکب شد. کشتار در کردستان، ترکمن صحرا، خوزستان، شکنجه های قرون وسطایی، سنگسار، شلاق زدن در ملاء عام و سرکوب شوراهای کارگری، حمله به زنان، دانشجویان و بستن روزنامه ها و سپس با قساوت و وحشیگری تمام به اعدامهای جمعی دهه شصت دست زد. این کشتارها از منظر جمهوری اسلامی پایانی بود به انقلاب و دستاوردهایش، اما برای طبقات فرودست و زحمتکش جامعه ایران آغاز شروع مبارزه با  سرمایه داری  و رژیم اسلامی و شکستن فضای رعب و وحشت و سرکوب بود.
در طول چهار دهه ای که از کشتار زندانیان سیاسی میگذرد، خانواده های این عزیزان و نیروهای سیاسی و مردم آزاده ی جامعه ایران با زنده نگه داشتن نام این اسطوره های تاریخ، بارها و بارها از طریق تجمع در خاوران با شیوه های مختلف تلاش کرده اند تا با اتحاد و همبستگی خود ضمن فراموش نشدن نام این مبارزان، در تداوم مبارزه شان مصمم تر و پیگیرتر به راهشان ادامه دهند. مزدوران رژیم حتی از جسدهای بی جان آنها در هراس بوده و به خاوران و مزار این رهروان راه آزادی و برابری حمله نموده و با اذیت و آزار خانواده ها و نیروهای حامی آنها تلاش نموده اند این محل را تخریب نمایند. اما هر بار با اراده مصمم و با مقاومت و ایستادگی خانواده ها و مردم آزاده روبرو شده اند. مزار خاوران نمادی است یادآور کمونیسم، رادیکالیسم، نماد آروزهای تحقق نیافته چندین نسل که شجاعانه در برابر موج ارتجاعی سرمایه داری به مبارزه برخاستند.
کمون پاریس، اولین حکومت کارگری، پایه خویش را بر آرمان آزادی و برابری بنیان نهاد و همین خود سر منشاء بسیاری از دستاوردهای انقلابی شد که هنوز هم طبقات فرودست فرانسه و جهان با تمام وجودشان میکوشند آن را حفظ نمایند. هر چند بورژوازی فرانسه سعی می نماید نه تنها دستاوردهای کمون، که حتی نام کمون را هم از اذهان مردم پاک نماید.
اما اگر نامی از کمون امروز موجود است، اگر دیواری که آخرین کموناردها را پای آن به گلوله بستند هنوز مورد بازدید علاقه مندانش است، به اعتبار مبارزه طبقه کارگر و نیروهایی است که بنا به درک ضرورت به این مسئله کوشیده و توانسته اند آن یاد و آرمانها را زنده نگه دارند. امروز هم جمهوری اسلامی با تمام تلاش مذبوحانه می خواهد خاوران این محل اندیشه های کمونیستی را تخریب نماید. اما آگاهی طبقاتی نیرویی که به این ارزشها واقف است ضمن افشائ این جنایات، حکومت ارتجاع اسلامی را به عقب نشینی واداشته و این نام را زنده نگه میدارد.
این جنایات فراموش نشدنی نه تنها نتوانست جامعه را وادار به عقب نشینی در مقابل تهاجمات و سرکوبهای رژیم سرمایه بنماید، بلکه زمینه مبارزه طبقاتی موجود در جامعه را گسترده تر و عمیق تر نمود. طبقه کارگر در مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی در اشکال مختلف، اعتراض و اعتصاب برای مطالبات بر حقش بطور روزمره در صحنه مبارزه سیاسی حضور دارد. در شرایط کنونی مبارزات طبقه کارگر و توده های مردم و زحمتکش وارد فاز جدیدی شده است. کارگران با اعتراض و اعتصاب و توده های مردم با اعتراضات خیابانی موجودیت جمهوری اسلامی را از نظر ساختاری زیر سوال برده اند و بنیانهای پوشالی اش را مورد تعرض قرار داده اند.
طبقه کارگر در تلاش برای ایجاد تشکلهای توده ایی و شوراهای کارگری از نظر مبارزاتی وارد فازنوینی شده است، فعالین پیشرو این طبقه گرچه با اخراج و دستگیری و زندان و شکنجه و شلاق روبرو هستند، اما به این ضرورت رسیده اند که فقط با مبارزه طبقاتی بر علیه دشمن طبقاتی می توان به خواسته ها و مطالبات دست یافت. روند و پروسه مبارزاتی و جان باختن هزاران کمونیست و انقلابی طی چهار دهه گذشته امروز در تداوم و پیوند با مبارزات طبقه کارگر و دیگر جنبشهای اجتماعی و توده های زحمتکش خود را به عینه نشان داده است.
مبارزات بر علیه نظام استثمارگر سرمایه در عرصه های مختلف از اعدام هزاران کمونیست و انقلابی، تا مبارزه جنبشهای اجتماعی همچون زنجیری در تغییر مناسبات نابرابر جامعه بهم ارتباط دارند. عزیزان جانباخته دهه شصت با تسلیم نشدن در مقابل توحش و بربیت و پایبند به آرمانها و ایده های سوسیالیستی و انقلابی راه را برای مبارز ه طبقاتی  علیه سرمایه داری درجامعه هموار نمودند. یادشان گرامی و راهشان پر دوام باد!
یاد جانباختگان راه آزادی و سوسیالیسم پر دوام باد!
نابود باد  حکومت اسلامی سرمایه داری
زنده باد حکومت کارگری
کانون کارگران سوسیالیست