Monday, 29 August 2016

در سالگرد کشتار جمعی دهه شصت در ایران


امسال در شرایطی سالگرد کشتار هزاران  زندانیان سیاسی دهه شصت توسط رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی در ایران از راه می رسد که این بار اعترافاتی از درون رژیم حاکی ازنحوه کشتار هزاران زندانی  در دهه شصت به بیرون درز کرده است. پخش نوار منتظری و اظهارات جانیان مختلف  عکس العمل جناح های رژیم  را در پی داشت و کار به مجلس ارتجاع اسلامی کشانیده شد.

جنایتکاران حاکم در ایران به اشکال مختلف  دستور کشتار هزاران زندانی سیاسی در دهه شصت را متوجه سمبل ارتجاع یعنی خمینی می کنند تا بتوانند کل دستگاه حاکم را نجات دهند. غیراز اصلاح طلبان درون رژیم که می گویند فراموش نکنید ولی ببخشید، درعین حال نیز جریانی در اپوزیسیون رژیم شکل گرفته که با شعار دادخواهی در تلاش برای به محاکمه کشانیدن "عناصری" از رژیم هستند که  مستقیما در کشتار دست داشته اند و عملا  رژیم حافظ منافع سرمایه داری را از تیر رس جنبش های اجتماعی  انقلابی خارج می سازند. پخش نوارمنتظری و عکس العمل ها ی حول آن در شرایط حاضراتفاقی نیست چرا که طبق آمار خود رژیم صدها هزار نفرکماکان در زندان بسر می برند و طبق آمار جهانی ایران در کنار امریکا و چین بیشترین میزان اعدام را بکار می گیرند. بحران اقتصاد سرمایه داری و به تبع آن بحران اجتماعی در ایران بحران سیاسی درون رژیم را به جایی رسانیده است که حتی برجام و توافق با امریکا و دیگر دولت های پر قدرت سرمایه داری جهانی راه نجاتی برایش در پی نداشته است. دادخواهی از جانباختگان درکشتار دهه شصت تاریخا تنها با سرنگونی  رژیم  وبر بستر یک انقلاب اجتماعی میسر خواهد گردید و این را تجربه مبارزات اجتماعی در کشورهای مختلف به ثبت رسانیده است.

 دهه شصت در ایران همچون نمونه های تاریخی  در شیلی واسپانیا و اندونزی و ... بر بستر یورش ارتجاعی سرمایه برای از بین بردن شرایطی انقلابی  شکل گرفت  که در طی آن ارتجاع فاشیست اسلامی قادر شد به کشتار جمعی انقلابیون و آزادیخواهان بپردازد. با عروج بحران اقتصاد سرمایه داری و بموازات شکل گیری جنبش های اجتماعی ضد سرمایه داری انواع و اقسام جریانات ارتجاعی با هدف حفظ مالکیت خصوصی سرمایه به تحرک در می آیند تا مانع رشد مبارزه طبقاتی شوند. اکنون چند سالی است که هم پای رژیم اسلامی وبا ایجاد فضای جنگی داعش در منطقه به تحرک  دست زده است و پا به پای داعش انواع جریانات ناسیونال فاشیستی در اروپا فضای تحرک پیدا کرده اند.

سرمایه داری ناتوان از افق رفع بحران اقتصادی ، فضا ی مناسب برای عروج انواع ارتجاع در مقابل نیازهای اجتماعی در قرن بیست و یکم را فراهم کرده است و در فقدان جنبش اجتماعی  متشکل ضد سرمایه داری  در جهان زندگی را بر انسانها تیره و تار گردانیده است. رژیم جمهوری اسلامی در ایران بخشی از این ارتجاع  است. جمهوری اسلامی به مثابه گزیده سرمایه داری در دهه شصت و با استفاده از موقعیت جنگ با عراق توانست با بسیج ارتجاع اسلامی نهادهای انقلابی و مترقی را قلع و قمع کند و هزاران انسان آزادیخواه و کمونیست را ترور، تیرباران و اعدام کند . اکنون بحران جهانی سرمایه داری و موقعیت بی ثبات اقتصاد سرمایه داری در ایران جمهوری اسلامی را دربحران عمیقی فرو برده وبا وجود دستگاه سرکوب و اعدام و زندان، شعله های خشم درون جامعه در مقابل ، آتشی است که زیر خاکسترنهفته است. اتفاقی نیست که فعالین ونماینده گان این خشم اجتماعی روزانه بازداشت و زندانی می شوند.

بحران اقتصاد سرمایه داری در ایران با خود بحرانهای معیشتی و فقر و افزایش بیکاری، بحرانهای اجتماعی ناشی از آن و نیز بحران سیاسی درون رژیم و افزایش فشار ودستگیری، زندان و اعدام را به همراه آورده است وراه حل آن به مبارزات اجتماعی گره خورده است. شرایط عینی در ناتوانی بورژوازی ، درصورت متشکل شدن مبارزات وحضور متشکل طبقه کارگرمی تواند چشم اندازرفع بحران را با انقلابی اجتماعی فراهم سازد . کارگران سوسیالیست با درک شرایط حاضر می توانند چنین افقی را در مقابل جامعه قرار دهند.

 

یاد تمامی جانباختگان راه آزادی و سوسیالیسم گرامی باد

متحد باد جنبش اجتماعی ضد سرمایه داری در ایران

سرنگون باد رژیم جهموری اسلامی

آگوست 2016

کانون سوسیالیست های کارگری