Thursday, 28 February 2013

اجلاس امپریالیستی و طبقه کارگر

بحران سیاسی رژیم جمهوری اسلامی با تشدید فشارها و انواع تحریم دولت های سرمایه داری امریکا و اروپا به بن بست رسیده است. رژیم بار تحریمهای اقتصادی را بر دوش کارگران و اکثریت توده های مردم انداخته است.  گرانی، تورم، پایین بودن دستمزدها، بیکاری، فقر و عدم امنیت اجتماعی زندگی کارگران را به ورطه فلاکت کشانیده است. جامعه آبستن طغیان اجتماعی است، رژیم راه برون رفت ندارد و اکثریت جامعه قادر به ادامه وضع موجود نیستند. زندان ها مملو از فعالین جنبش های اعتراضی خصوصن فعالین کارگری است و خود و خانواده هایشان تحت انواع فشار و سرکوب هستند. بیشترین هراس رژیم و سرمایه داران از قدرت متشکل کارگران است لذا از سرکوب و زندانی و فشار دائمی بر فعالین آن یک لحظه غفلت نخواهد کرد. از سوی دیگر و درچنین شرایطی، نگرانی ازخلاء قدرت  سیاسی بورژوازی در ایران، دولت های امپریالیستی را ضمن فشارسیاسی به رژیم به آلترناتیو سازی احتمالی واداشته است .                              

 چندی است درصحنه سیاسی اپوزیسیون رژیم در خارج از کشورتحرکاتی صورت گرفته است. طیف راست اپوزیسیون تاکنون چند گرد همایی با عنوان اجلاس اولاف پالمه، بروکسل و پراگ داشته است. هدف این اجلاس گویا چگونگی رسیدن به توافقاتی است که به اتحاد برای دموکراسی در ایران تبدیل شود. این اجلاس معجونی از سلطنت طلبان، رانده شده گان از رژیم شامل اصلاح طلبان ، توده ای ها و اکثریتی ها وبالاخره ناسیونالیست های قومی کهنه کار و تازه کار می باشد. طیف راست اپوزیسیون که تا کنون چشمی به رژیم اسلامی داشت و چشمی به دولت های امپریالیستی و با  دقت توازن فشار در مذاکرات دو طرف را تعقیب می کرد، اکنون که رژیم جمهوری اسلامی در بحرانهای اقتصادی و سیاسی بشدت دست و پا میزند و امکان خیزش و اعتراضات گسترده از جانب توده های کارگر و زحمتکش به امری محتمل تبدیل شده است ، خود را در منافع امپریالیستی شریک کرده که شاید از این نمد کلاهی بدوزد. این طیف که اعلام  همکاری و خود فرو ختگی اشان به بلوک غرب بطور آشکار و با افتخار در مصاحبه ها ، بیانه ها و اجلاسشان اعلام شده، بر این ادعا هستند  که با "تغییر" در رژیم  و با کمک گرایش های طرفدار" تغییر رژیم " خواهان اصلاح نظام شده و می توانند آلترناتیوی برای بورژوازی ایران باشند. آلترناتیویی ارتجاعی در تقابل با منافع کارگران و اکثریت مردم زحمتکشی که خواهان تغییراتی بنیادی درزندگی خود هستند. این اجلاس و شرکت کننده گان در آن قرار است با درس از کشورهای عربی ، سیاست امریکا و اروپا در ایران را نماینده گی کنند. پیامد بحران سیاسی و اقتصادی از پایین می تواند با باز شدن فضای سیاسی و شرایط انقلابی همراه باشد و این وضعیت  امپریالیستها بخصوص امپریالیست آمریکا رابشدت دچار نگرانی نموده است و در پی گزینه  آلترناتیوسازی برای "تغییر رژیم  " از بالابرآمده اند. آلترناتیوی که قادر باشد با حفظ منافع بورژوازی ایران و به حمایت ازامپریالیستها بر گردهً میلیونها  کارگر و زحمتکش ایرانی سوار شده، آنها را ازدخالت سیاسی دور نگه داشته و سرمایه داری را از گزند هر آسیبی محفوظ دارند.                                                                               

آنهایی که شک و تردیدی در سیاستهای تجاوز گرانه آمریکا ندارند، بطور یقین سياست دولت امريکا را يک سياست امپرياليستى  می پندارند و بر این واقفند که، امپرياليسم يک سياست خارجى دلبخواهى نيست، بلکه ضرورتى براى نظام اقتصادى سرمايه‌دارى است درکی بمراتب روشنتر از این حرکتها و سیاستها خواهند داشت. سياست فعلى دولت امريکا، يعنى تضمين بيشترين مناطق نفوذ براى امريکا و کاهش دادن سهم بالقوه رقبا در مناطق جهان، تلاشى است براى تأمين شرايط بهترى براى سرمايه‌هاى امريکائى؛ حتی در مواردی اين پروژه ها با ريسکهاى بزرگى  مانند جنگ در عراق و افغانستان همراه بوده که نهایتاً با شکست مواجه شده است، اما اين امر باعث نشده از ماهيت امپریالیستی و توطئه ها و سیاستهای تجاوزگرانه اش بکاهد.                                                                                                                                                              
                                                                                                                                                              
قطعا هرگرایشی که مبنای حرکتش را در روند بازسازی بورژوازی ایران ودر حمایت از کشورهای امپریالیستی بگذارد، در ضدیت آشکار با طبقه کارگر و توده های زحمتکش قرار دارد و خطر و مانعی در راه اهداف جنبش کارگری خواهد بود. وظیفه سوسیالیست های جنبش کارگری است که تاکتیک های سرمایه امپریالیستی را بر ملاء کرده و تلاش برای هر گونه آلترناتیو سازی را بدون هیچ توهم و تخفیفی  افشاء نمایند. نباید به این مزدوران و عوامل خود فروخته سرمایه جهانی در ملاء عام فرصت عرض اندام را داد. در راستای استراتژی جنبش کارگری، در مقابل گردهمایی این نیروهای ارتجاعی، که می خواهند ازبالای سر توده های کارگر و زحمتکش جامعه ایران و با تکیه بر امپریالیست ها و سرمایه سیاست سازی کنند و بر جامعه تحمیل کنند، باید قاطعانه ایستاد.


کانون سوسیالیست های کارگری