سال 91 را خامنه ای سال " وحدت ملی" و "تولید ملی" نامیده
است. وحدت ملی و تولید ملی کم و بیش شعار دائمی رژیم
جمهوری اسلامی بوده است و برجسته کردن آن درهر مرحله برای رژیم کاربرد خاصی داشته
است . طرح دوباره آن در شرایط جاری قرار است
کلید رفع بحران گسترده ای باشد که از لحاظ سیاسی و اقتصادی و حتی ایدئولوژی
تار و پود سرمایه و حکومت اسلامی در ایران
را در برگرفته است . سوال این است این
طرح می تواند این بارآن کلید جادوئی باشد که رژیم و سرمایه را از این مخمصه
نجات دهد ؟
طرح وحدت ملی؟!
این یک طرح
سیاسی است و بنظر جمهوری اسلامی شاید بتواند راه گشا و هدفمند باشد، و اولین بار نیست که این طرح در چهار
چوب جمهوری اسلامی و از طرف شخص خامنه ای مطرح میشود، این طرح از جانب موسوی در
سال 88 هم بطور جدی مطرح شد. این طرح در کلیتش از جانب هر جناح حکومتی چه در قدرت
باشد یا نه یک معنی دارد، آنهم امید به اینکه تمام جناحها با هر اختلاف سیاسی که
دارند با ایجاد انسجام در صفوف خود حول یک طرح مشترک به نام وحدت ملی برای دفاع از
نظام جمهوری اسلامی عمل نمایند. امید خامنه ای امسال با مطرح کردن این شعار این
است که نه تنها با این شعار یک وحدت عملی بین جناحهای مانده در قدرت بوجود بیآورد،
بلکه با مطرح کردن این شعار مسائل ملی و ناسیونالیستی را بر جسته نموده و توده های
مردم را این بار با عوام فریبهای میهنی و ملی در مقابل تورم و گرانی سرسام آوری که
کل جامعه را فرا گرفته به سکوت وادار نماید. البته دولت خامنه ای و احمدی نژاد
برای حفظ حکومت خود و مقابله سیاسی که با آن روبرو هستند، سعی نموده اند از جلد
ارتجاعی اسلامی ظاهراً خارج شده و با استفاده از این شعارهای ملی و بسیج نمودن توده
های مردم حول و حوش آن به عمر ننگین خود چند صباحی بیشتر ادامه بدهند. برای فائق
آمدن به بحران اقتصادی موجود و تدوام آن واقعیت این است که چنین شعارها و طرح هایی
نه تنها از جانب خامنه ای و احمدی نژاد، بلکه قبلا هم از سوی بسیاری از محافل و
مراکز و چهره های رژیم با این مضمون واحد به نام های مختلف تکرار شده است: طرح
وحدت ملی، وفاق ملی، برون رفت از بحران، آشتی ملی، و نظایر اینها، اما عملن کارایی
نداشته است .
بنا به چه
ضرورتی این شعار دوباره مطرح شده! بحران اقتصادی که امروز جامعه ایران را فرا
گرفته است با طرح هدفمند کردن یارانه ها تقلیل نیافته ومیزان تورم سرسام آور در
اثر تحریمهای اقتصادی امپریالیست های امریکا و اروپا تشدید گردیده و زندگی
میلیونها کارگر و زحمتکش را در شرایط فلاکت باری قرار داده است. رژیم جمهوری
اسلامی با محاسبات جدیدی روبروشده است، سران حکومتی این خطر را کاملا احساس می
نمایند که این بحران شدید اقتصادی، بحران سیاسی را بدنبال خواهد داشت و امکان اوج
جنبش توده ای ونیز تامین زمینه های وقوع یک انقلاب بدور از انتظار نخواهد بود.
بهمین دلیل جناح احمدی نژاد و شخص خامنه ای به آشتی جناح ها و دستکم به پذیرش
اینها بمثابۀ اپوزیسیون "خودی" با طرح شعار " وحدت ملی"
بمیدان آمده است، تا جائیکه خود خامنه ای و برخی از تحلیل گران دولت نیز، با دادن
تحلیلهای مختلف سعی نموده اند به احساسات شووینیستی و ملی توده های مردم دامن زده،
ضمن جا انداختن این شعار توده های مردم را به ریاضت کشی بیشتر فرا بخوانند.
قطعاً در میان سران
رژیم و جناحهای مختلف آن این هم نظری به وجود خواهد آمد که در صورت خطر خیزش توده
ها با هم متحد شده، و در خنثی نمودن چنین خطری به تدابیری چون "دولت وحدت
ملی" متوسل شوند.
تولید ملی!
همچنین سال جدید به تدبير خامنه ای به نام سال "توليد ملی؛ حمايت از
كار و سرمايه ايرانی" نامگذاری شده است. شعار
خامنهای برای
سال 1391 پاسخی ناگزیر است به یک بحران عمیق اقتصادی که گلوی رژیم جمهوری اسلامی ایران را به سختی می فشارد. بر اثر بحران ارزی،
منابع مالی کشور به صورت غیر قابل تصوری در حال کاهش است. قیمت مواد اولیه و به
طور کلی کالاهای سرمایهای و
مصرفی وارداتی به چندین برابر قیمت افزایش یافته است. هم زمان، اجرای فاز اول
هدفمند کردن یارانهها (یا
حذف سوبسیدها) با قیمت گذاری برای کالاها از جانب دولت همراه شده بود، ثابت نگه
داشتن قیمت بعضی از کالاهای مصرفی روزانه و عمومی مردم، در سال گذشته دولت را واداشت اجباراً قیمت بعضی از اجناس مصرفی مردم را
ثابت نگه دارد تا بدین صورت در ابتدای طرح هدفمندی یارانه ها جلوی اعتراضات عمومی
مردم را بگیرد
از سوی دیگر، تحریمهای اقتصادی توسط کشورهای غربی باعث شد که جمهوری اسلامی به ناچار برای رفع
نیازمندیهای خود به "بازار سیاه" بین المللی روی آورد. در عرصه تجارت
خارجی، گرانتر بخرد و ارزانتر بفروشد. نفت و گازش را تقریبا در معاملات پایاپا مجانی بدهد و به ازای آن، مجبور شود به وارادات
هر بنجلی که از سوی چین و برخی از کشورهای غربی عرضه میشود تن دهد. و بهمین دلیل به شرکتهای بین المللی باربری و
بیمه، نسبت به نرخهای رایج، درصدهای بالا و باور نکردنی بپردازد.
بعد از اینهمه سال که اقتصاد ورشکسته جامعه
ایران از میزان قابل ملاحظه ای از تولیدات داخلی اش کاسته شده و بیشترین فراوردهای
مصرفی را از طریق کالاهای واراداتی چینی و هندی تامین نموده ، اکنون به یک باره به
این نتیجه رسیده که از طریق تولیدات ملی اقتصادش را سرو سامان دهد!! افزایش شدید
قیمت نفت خام در بازار جهانی در چند سال گذشته عاملی مهم برای افزایش بودجه دولت
بوده و در این سالهای اخیر دست احمدی نژاد و خامنه ای را باز گذاشت تا برداشت های
مکرر از صندوق ذخیرۀ ارزی را در راه پروژه های اقتصادی نا معقول و ریخت و پاش های
حکومتیشان خرج کنند. در شرایط فعلی به دلیل بحران شدید اقتصادی، جمهوری اسلامی
برای برون رفت از این شرایط بدنبال ترفند
و استفاده از این قبیل واژه ها یی همچون " وحدت ملی " و " توحید
ملی" میگردد تا از طرفی بتواند بخش های مختلف سرمایه داری را دور پلاتفرم
واحدی متحد کند و در عین حال بدین وسیله از طریق این شعارهای
ملی که در واقع تغییر ریل رژیم برای نجاتش از بحرانهای موجود رود رور با آن می باشد
نیرو بسیج نماید، تا بدین وسیله بتواند حفظ نظام را تضمین بخشد. اما اوضاع اقتصادی و سیاسی حکومت سرمایه جمهوری اسلامی وخیمتر از آن است که
با متوسل شدن به این طرحها بتواند ضامن رژیم سرمایه داری ایران شود و در عین حال خود
را از مهلکه رها کند.