هشت سال پیش مزدوران رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی صف کارگران مجتمع ذوب مس خاتون آباد از توابع شهرک بابک در استان کرمان را که بر علیه سیاست اخراج سازیها اعتراض کرده بودند، به گلوله بستند. کارگران معدن خاتون آباد با مطرح کردن پایه ای ترین خواستهای خود که برعلیه قراردادهای موقت و سلطه غارت گرانه شرکت های پیمانکاری و حفظ امنیت شغلی بود مورد یورش وحشیانه مزدوران سرمایه و ضرب و شتم آنها قرار گرفتند و به خاک و خون کشیده شدند. در این حمله وحشیانه چهار کارگر و یک دانش آموز کشته و تعداد زیادی زخمی شدند.
به گلوله بستن کارگران وجه مشترک دو رژیم سرمایه داری شاه و جمهوری اسلامی در خفه کردن اعتراضات کارگری در ایران بوده است. در سال هزار و سیصد وپنجاه نیز صف اعتراضی کارگران جهان چیت کرج توسط مزدوران مسلح رژیم شاه در محل کاروانسرا سنگی با گلوله پاسخ داده شده بود. عین همین فاجعه با سرکوب و کشتار کارگران خاتون آباد به دلیل دفاع آنها از ابتدایی ترین خواسته هایشان، در جمهوری اسلامی تکرار شد.
بیش از سه دهه است كه حکومت سرمایه جمهوری اسلامی با بکارگیری سیاستهای جهانی سرمایه، استثمار و بی حقوقی شدیدی را بر کارگران تحمیل نموده است. اخراج و بیکارسازی و قراردادهای سفید امضا، کاهش دستمزد و ربوده شدن حقوق معوقه، لغو ابتدایی ترین بیمه های اجتماعی و کارگری ، تحمیل قوانین ضد کارگری در باز گذاشتن دست کارفرماها، بیش از پیش زندگی کارگران را به ورطه نابودی کشانده است. آدمکشان رژیم به این همه فلاکت و سیه روزی که بر کارگران تحمل نموده اند اکتفا ننموده، بار ديگر و اما اينبار با به گلوله بستن کارگران خاتون آباد نهایت رذالت و پستی خود را در تاریخ بشریت به ثبت رساندند. اما این حمله ددمنشانه سرمایه نتوانست خللی در اراده مبارزاتی و طبقاتی طبقه کارگر ایران بوجود بیاورد و آنها را مرعوب نماید، بلکه برعکس در طول این سالها که از این فاجعه اسفناک می گذرد، دامنه اعتراضات و اعتصابات کارگری در ایران ابعاد وسیعی به خود گرفته است عزم طبقه کارگر برای مبارزه در جهت رسیدن به مطالبات و خواسته هایش به شکل متشکل تر راسختر گرديده است.
از آن سال تاکنون جنبش کارگری شاهد وقایع مهم ودستاوردهایی بوده است. در روز اول ماه مه 1383 کارگران سقز در حرکتی مستقل برگزاری اول ماه مه را به خیابان های شهر کشاندند، که نهایتاً منجر به دستگیری و محاکمه ی محمود صالحی و تنی چند از فعالین کارگری شد. در ادامه نیز شاهد تشکیل کمیته های فعالین کارگری، سندیکای کارگران شرکت واحد و سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه بوده ایم. در طول این سال ها هفته ای نبوده است که شاهد اعتراضات و اعتصابات کارگری به منظور توقف اخراج های گسترده و تأمین امنیت شغلی و حقوقهای معوقه نبوده باشیم. اما بعد از این همه مبارزات بی وقفه نه تنها قراردادهای موقت لغو نشده است، بلکه تبدیل به قراردادهای یک ماهه و سفید امضا شده اند، بستن کارخانه ها و اخراجهای دسته جمعی همچنان ادامه دارد ونه تنها دستمزدی افزایش نیافته، بلکه طرح هدفمند کردن یارانه ها و تحریمهای اقتصادی دوول امپرياليستی از سوی ديگر به فقر و فلاکت بیشتر دامن زده و سفره خالی کارگران را مورد تهاجم قرار داده است. همه ی این ها واقعیات تلخی است که سایه ی شوم خود را هم چنان بر زندگی هم طبقه ای های مان حفظ کرده است. حرکت برای ایجاد تشکلهای کارگری به امری حیاتی برای طبقه کارگر تبدیل شده است، در کنار تشکلهای کارگران واحد و نیشکرهفت تپه تلاش فعالین کارگری در جهت ایجاد آن در دیگر مراکز کارگری افزایش یافته است. گرچه مبارزات كارگري سالهای اخیر نشان داده است که نه تنها هر گام پیشروی جنبش کارگری در جهت رسیدن به کسب مطالباتش در گرو ایجاد تشکلهای طبقاتی خویش است بلکه جلوگیری از کشتار کارگران نیز به آن گره خورده است. به عبارت دیگر میتوان با اطمینان گفت فقط با ایجاد تشکلهای طبقاتی می توان به کشتار کارگران خاتمه داد.
مبارزه ی کارگران در شهر بابک نشان داد که آنها برای دفاع از منافعشان، تابع بی چون و چرای اراده ی صاحبان قدرت و سرمایه نیستند و آماده اند تا پای جان از منافع خود دفاع کنند. چهارم بهمن صحنه نبرد و مقاومت کارگران در برابر سرمایه و زور و بی حقوقی است. روز مقاومت کارگران در مقابل حملهي گستاخانه بورژوازی به سفره خالی کارگران است.
چهارم بهمن، روز گرامیداشت ياد کارگران جانباخته معادن ذوب مس خاتون آباد، روز تجدید عهد در جلوگیری از تجاوز به حقوق کارگری، روز تجدید خاطره با این عزیزان است. ما در این روزعهد می بندیم كه تا نابودی کامل مناسبات سرمایه به مبارزه ادامه داده و از پای نشینیم.